کوی دل
اینقدر با اشک و ناله حلقه ها بر دل زنم
آنچنان با سوز و زاری سر به کوی دل زنم
آنقدر با رو سیاهی اشک دل جاری کنم
با صدای یا عَلیا! زخم دل ساری کنم
آنقدر می کوبم این در تا که حلقه وا رود
با صدای ضجه هایم قفل در یک جا رود
می زنم با اشک دیده بر دل سوزان تو
می زنم با بغض و گریه بر نگاه و جان تو
آنقدر با رو سیاهی اشک خونین آورم
با صدای یا حسینا! حاجت دل آورم
آنقدر یا رب بگویم تا که درها وا شود
در کنارش می نشینم تا شفا پیدا شود
آنقدر عطارِ مضطر استغاثه آورد
تا غیاث مستغیثان، مضطران بالا برد