بوی عشق و شور و مستی می کند دیوانه ام
از حرم باران رحمت، آمده تا لانه ام
ای که بر فرعونیان هم لطف زیبایت رواست
مضطر و بیچاره، اما عاشقی مستانه ام
کوی عشقت روسیاهان را جلائی داده است
ماه عشق آمد، صفا باریده بر ویرانه ام
عطر میلاد حسینت سینه چاکم می کند
می پرستی، شور و مستی، پر شده کاشانه ام
بوی میلاد علمدار، ساقی کرب و بلا
کرده واله تشنگان را، چلچراغ خانه ام
یا محمد بوی سجادت جهان را مست کرد
از علی دارد نشانه، این کوثر جانانه ام
نیمه مه، کوثردل، ظلمت شب را درید
کو قیام قائمت، شمس و گل دردانه ام
لؤلؤ و مرجان و یاقوت، محو ماهت گشته اند
آمده شعبان خاتم، تا دل میخانه ام
زمزمه بامداد 23/4/1389
(نم نم بارون به میخوارون* خوش است
رحمت حق بر گنهکارون خوش است)
کوثرعشق و صفای روزگار
مضطران را کرده مست و بی قرار
روسیاهان را صفایی داده است
بر گنهکاران ندائی داده است
توبه کاران می پرستی می کنند
ناامیدان رو به مستی می کنند
ثارِالله، نازل آمد در زمین
کشتی نوح است، انوار مبین
بوی نرگس بر مشام ما رسید
مضطران را فرج امیدی دمید
ماه شعبان بوی کوثر می دهد
عطر عشقِ یاسِ دلبر می دهد
آل یاسین غرق نور و شادی اند
سرو باغ و روضه این وادی اند
زمزمه بامداد 22/4/1389
----------------------------------------
میخوارون= می خواران
ای ماه رجب! ساقی کوثر داری؟
در کعبه دل، بحر معطر داری؟
در غار حرا آمده جبریل امین
قرآنِ خدا، یاسین و حیدر داری؟