سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و ابو جعفر محمد بن على باقر از او ( ع ) حکایت کرد که فرمود : ] دو چیز در زمین مایه أمان از عذاب خدا بود ، یکى از آن دو برداشته شد پس دیگرى را بگیرید و بدان چنگ زنید : امّا امانى که برداشته شد رسول خدا ( ص ) بود . و امّا امانى که مانده است آمرزش خواستن است . خداى تعالى فرماید « و خدا آنان را عذاب نمى‏کند حالى که تو در میان آنانى و خدا عذابشان نمى‏کند حالى که آمرزش مى‏خواهند » [ و این از نیکوتر لطایف معنى را برون آوردن است و ظرافت سخن را آشکار کردن . ] [نهج البلاغه]
زمزمه های عطار
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» زمزمه هایی در محضر عاشورا

خضاب خون

ای غیاث مستغیثان ثارِ(1)تو در کربلاست

نیزه در قلب ،تیر در حلق، سینه آماج بلاست

دست قطع و تیرباران در زمین و در سماء

غرق خون گوید:عزیز و عشق و معبودم خداست

چهره و سر در خضاب از خون و سر بر آسمان

دم به دم گوید:نگار و حُب و محبوبم خداست

(1)ثار یعنی خونخواه و خونبهاء و امام حسین چون خون بهاء و خونخواه او خداست به او ثارالله می گویند.

 

کربلای فاطمه

یا رب این مرغ خیالم با تو دارد زمزمه

دم به دم گیرد بهانه، کربلای فاطمه

می پرد از آشیانش در کنار علقمه

می کشد بو از تراب و از فرات فاطمه

می رود بین الحرم در جلوگاه فاطمه

سربه سر جوید عزیز و خون نگار فاطمه

می پرد گه در نجف بر قبر یارِفاطمه

بار دیگر در بقیع و در منایِ فاطمه

گه رود در کاظمین، چشم و چراغ فاطمه

گه پرد سامره ات شمع و نگار فاطمه

گه به طوست می رود بوسد رضای فاطمه

گه رود در روض? احمد جوار فاطمه

من چه گویم گشته مجنون این خیالم فاطمه

هم پریش و مضطر و هم روسیاهم فاطمه

با که گویم دردِخود، یارب! به جان فاطمه

سوخت جان و آشیانم کربلای فاطمه

 

کعبه و قدس غرقِ عزا

چرا عرش و سماء گشته سیه پوش

ملائک، جن و انس افتاده مدهوش

ائمه، انبیاء از گریه بیهوش

مدینه، قدس و کعبه، شد سیه پوش

 

ای مدینه

ای مدینه در شب تارِتو دارم زمزمه

می پرد مرغ خیالم در بقیع فاطمه

این کبوتر گشته مجنون در کنار علقمه

از بقیع تا کربلا جوید نگارِفاطمه

 

نگارِفاطمه

طوطیایِ چشمِ من اسم مبینِ فاطمه

دارویِ دردهای من خاک حسینِ فاطمه

آمدم در بارگاه دخت پاکِ فاطمه

تا بگیرم توشه از صحن و سرای فاطمه

ماه آذر می زند آتش به جانم فاطمه!

سینه مالا مالِ آتش از نگار فاطمه

می رود قلب و دلِ من کربلای فاطمه

گه بقیع، گه روض? احمد،جوارِ فاطمه

گه وداع و ندبه و اشکِ حسینِ فاطمه

عصمتِ معصومه و حلم و وقار فاطمه



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسنعلی عطار ( یکشنبه 87/10/15 :: ساعت 2:57 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بهارانه
در سحر بوی گل و عطر و شفا می آید
ای کوه صفا وقت دعا آمده است
ای تشنه لبان! کوثر دلها سحر آید!
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 4
>> بازدید دیروز: 4
>> مجموع بازدیدها: 100292
» درباره من

زمزمه های عطار
حسنعلی عطار
خداوند متعال را سپاس که زیباست و مظهر زیبائی و دوستدار جمال و زیبائی.خدا را شاکرم که در پنجمین سال شروع تراوش زمزمه های شعرگونه که از 20 متری ضریح اباالفضل العباس علیه السلام و با عنایت ایشان شروع شد، وبلاگ زمزمه ها را در ماه خدا وشب مبارک قدر یعنی شب 21 رمضان 1429افتتاح می کنم و این اتفاق مبارک را به فال نیک می گیرم و شعر گونه های خود را تقدیم شما می کنم.

» فهرست موضوعی یادداشت ها
بهار شعر امام زمان سبز . عاشورا کربلا امام حسین .
» آرشیو مطالب
مهر 1387
شهریور 1387
آبان 1387
آذر 1387
دی 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
خرداد 89
تیر 89

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
خلـــوتگـــه دل
ما و دلاوران
جملات عاشقانه کاربردی
نقد و بررسی تصوف و صوفیگری از نگاهی نو
اسلام دین حق
باران به روایتی دیگر
شهر و شهروند الکترونیک
دوستان شهید من
*دریا*
آرمان من
کهکشان قرآن
حورا

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان























» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب