ای باد صبا! گو به سحر کوثر رفت!؟
از شهر مدینه کوکبِ اکبر رفت!؟
خورشید فلک کرده غروب ازعالم!
کو مادر طاها؟، نفس حیدر رفت!؟
زمزمه عطار درسوگ کوثر(س) بامداد 22/2/89
***
یا رب! به حق کوثرت بر ما نظر کن!
ما رو سیاه و مضطریم از ما گذر کن!
جان دو سبط احمد و یار محمد!
آن نو بهار نرگست را بار ور کن
زمزمه عطار 1/3/89
***
ای مرغ سحر! درشب یلدا چه گذشت؟
ازهجر گل یاس به مولا چه گذشت؟
جبریل امین سلام سبحان آورد؟!
برکعبه دل، زمزم و زهرا چه گذشت؟
زمزمه عطار درفراق کوثرقرآن 27/2/89
***
چشمِ دل، درسوگِ دلدارِعلی گریان بود!
چشم گریان در فراق کوثرجانان بود!
یا محمد! سیلی برصورت قرآن تو
درمیان درب و دیوار آتشی برجان بود
زمزمه یک روسیاه درسوگ کوثر (س) 26/2/89
***
یا رب نظری! کوثر حیدر آمد
درعرش و سما، یاسِ پیامبر آمد
از شهرمدینه تا مقام وکعبه
از داغ فراق، سرشک احمر آمد
زمزمه عطار در سوگ مادر طاها(س) 22/2/89
***
دل میدهد بوی رضا
ای زائر کوى رضا
ازمضطران یادی کنید
ازدل تمنائی کنید
***
درصحن وروضه وحرم
دریایى ازنور و کرم
باب الجواد است این رضا
دردشت و باع انبیا
بوی شمیم احمد است
سرو و سرای سرمد
ازفاطمه دارد نشان
اوکوثر جام است و جان
ذکرفرج آنجا کنید
با اشکِ دل دریا کنید
زمزمه عطاردرفراق کوی رضا(علیه السلام)23/2/89
***
در حرم از مضطران یادی کنید
دل عطش دارد، تمنایى کنید
با کبوترها بگویید این پیام
عاشقان از دور گویند السلام!
زمزمه عطار جمعه 30/11/88?(مضطر دعا )
***
یا فاطمه! جان رضا!
جان حسین و مجتبی
بر بی طبیبان کن دعا
جان علی و مصطفی
زمزمه عطار درایام فاطمیه 22/2/89