بوی عشق و شور و مستی می کند دیوانه ام
از حرم باران رحمت، آمده تا لانه ام
ای که بر فرعونیان هم لطف زیبایت رواست
مضطر و بیچاره، اما عاشقی مستانه ام
کوی عشقت روسیاهان را جلائی داده است
ماه عشق آمد، صفا باریده بر ویرانه ام
عطر میلاد حسینت سینه چاکم می کند
می پرستی، شور و مستی، پر شده کاشانه ام
بوی میلاد علمدار، ساقی کرب و بلا
کرده واله تشنگان را، چلچراغ خانه ام
یا محمد بوی سجادت جهان را مست کرد
از علی دارد نشانه، این کوثر جانانه ام
نیمه مه، کوثردل، ظلمت شب را درید
کو قیام قائمت، شمس و گل دردانه ام
لؤلؤ و مرجان و یاقوت، محو ماهت گشته اند
آمده شعبان خاتم، تا دل میخانه ام
زمزمه بامداد 23/4/1389